
همه چی 98: یک روز دو دوست با هم و با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور می کردند.بعد از چند ساعت سر موضوعی با هم اختلاف پیدا کرده و به مشاجره پرداختند.وقتی که مشاجره آنها بالا گرفت ناگهان یکی از دو دوست به صورت دوست دیگرش سیلی محکمی زد .بعد از این ماجرا آن دوستی که سیلی خورده بود بر روی شنهای بیابان نوشت :
ادامه مطلب داستان پند آموز «بخشیدن هنر است»
دوست ,هم ,سیلی ,مشاجره ,بیابان ,زد ,با هم ,دو دوست ,بعد از ,محکمی زد ,دیگرش سیلی
درباره این سایت